فیلم سینمایی / مشت آخر رحمت پیرمردی است که در کاراته تبحر بسیار بالایی دارد ولی جهت امرار معاش تظاهر به فرتوتی میکند و در خیابانها با دستیارش هرمز به صورت سوری معرکه دعوا به راه میاندازند و مردم جهت کمک سعی در جدا کردن آنها میکنند که در این میان دستیارش از شلوغی فضا کمک گرفته و جیب مردم را میزند. آنها جیب مهندسی به نام سهیل را می زنند و بعد رحمت از روی عکس صفحه موبایل همسر سابقش سحر را می شناسد و بعد قفل موبایل را باز می کنند و متوجه میشوند که کسی به سهیل پیامهایی مبنی بر کشتن کسی فرستاده است . رحمت سعی می کند که سحر را ببیند و همه چیز را برای او شرح می دهد . سحر که 33 قبل از رحمت جدا شده و بعد هم سهیل را از او دزدیده به رحمت اعتماد می کند که هر طور شده جان پسرشان سهیل را نجات دهد و رحمت هم دست به کار می شود و با فردی به نام عنایت در می افتد و جان پسرش را نجات می دهد .